«این
دیگر چه معمایی است که هیچکس مرا درک نمیکند ولی همهگان مرا
میپذیرند.» مصاحبه با «New York Times» - در سال ۱۹۴۲
«باید شرم
کنند، کسانی که بدون کمترین تأمل و تفکر از پدیدههای معجزهآسای علم و فن
بهره میگیرند و سفیهانه از درک مضمون هوشمندانه آن عاجزند، همانند گاوی
که از لذت نشخوار گیاهان برخوردار است ولی از علم ِ گیاه شناسی خبری
ندارد.» آگاهسازی، بهعنوان یکی از وظایف رادیو - در سال ۱۹۳۰
«در
برابر یک قدرت متشکل و منظم، فقط یک قدرت متشکل و منظم ِ دیگر تاب ایستادگی
دارد. هرچند مایهٔ تأسف است، ولی من راه دیگری نمیبینم.» در نامهای
بهیک دانشجو - ۱۶ ژوئیه ۱۹۴۱
«درک صورتمسأله از حل آن مهمتر است،
چون تشریح دقیق صورتمسأله، خود بهخود راهحل آنرا نشان میدهد.» بهنقل
از : Adrian Krahn - Vom Prozessmonitoring zum Prozessmanagement
«من
بهاین موضوع اعتقاد راسخ دارم که تنها یکراه برای خلاصی از شر
سرمایهداری وجود دارد: برقراری اقتصاد ِ سوسیالیستی بهیاری آموزش و
پرورشی درخور ِ تحقق اهداف سوسیالیستی. در چنین ساختاری ابزار تولید
وفرآوردههای آن، بهکل جامعهٔ تعلق داشته و مصرف آن نیز طبق برنامه خواهد
بود.» نشریه «Monthly Review» - شماره ۱، «چرا سوسیالیزم؟» / مهٔ ۱۹۴۹
«من
همیشه علیه استیلای زور مبارزه کردهام. متأسفانه فرضیههای من، انسانیت
را بهسلاح قدرتطلبی مجهز نموده که برای من عذاب وجدان بهارمغان
آوردهاست.» در نامهای به «C.G. Jung» - در تاریخ ۲۰ دسامبر ۱۹۴۹
«من هیچگونه استعداد ِ
برجستهای ندارم، فقط مشتاقانه کنجکاوم.» در نامهای به «Carl
Seelig» - در سال ۱۹۵۲
« اگر نظریه نسبیت من به اثبات برسد آلمان
مدعی آلمانی بودنم می شود و فرانسه اعلام می کند من شهروند جهانم. اما اگر
نظریه ام درست نباشد فرانسه مرا آلمانی و آلمان یهودی ام خواهند خواند »
سخنرانی در سوربون پاریس ، دسامبر ۱۹۲۹
«اگر انسانها در طول
عمر خویش فعالیت مغزشان به اندازه یک میلیونیوم معدهشان بود، اکنون کره
زمین تعریف دیگری داشت.»
«اگر واقعیات با نظریات هماهنگی ندارند، واقعیتها را تغییر
بده.»«تا زمانی که حتی یک کودک ناخرسند روی زمین وجود دارد،
هیچ کشف و پیشرفت جدی برای بشر وجود نخواهد داشت.»
«تخیل مهمتر از
دانش است.علم محدود است اما تخیل دنیا را دربر میگیرد.»
«سعی نکن
انسان موفقی باشی، بلکه سعی کن انسان ارزشمندی باشی.»
«سختترین کار
در دنیا درک [فلسفهٔ] مالیات بر درآمد است.»
«سه قدرت بر جهان
حکومت میکند:۱-ترس ۲-حرص ۳-حماقت.»
«علم زیباست وقتی هزینهٔ گذران
زندگی از آن تامین نشود.»
«متوجه هستید که تلگراف سیمی بهنوعی یک
گربهٔ بسیار بسیار درازی است که وقتی دماش را در نیویورک میکشید، سرش در
لوسآنجلس میومیو میکند. این را میفهمید؟ و رادیو هم دقیقاً به همین شکل
کار میکند؛ شما پیامهایی را از اینجا میفرستید و آنها در جایی دیگر
دریافتشان میکنند. تنها تفاوت در این است که دیگر گربهای وجود ندارد.»
«مسائلی که بدلیل
سطح فعلی تفکر ما بوجود میآیند، نمیتوانند با همان سطح تفکر حل گردند.»«من
با شهرت بیشتر و بیشتر احمق شدم.البته این یک پدیدهٔ نسبی است.»
«مهم
آن است که هرگز از پرسش باز نایستیم.»
«هیچ کاری برای انسان سختتر
از فکرکردن نیست.»
«دین بدون علم کور است و علم بدون دین لنگ است.»
«در
دنیا خط مستقیم وجود ندارد و تمام خطوط بدون استثنا منحنی و دایره وار است
و اگر این خط کوچکی که در نظرما مستقیم جلوه میکند در فضا امتداد یابد
خواهیم دید که منحنی است.»
«جاذبهی زمین، مسئول به دامان عشق
افتادن نیست»
«در سقوط افراد در چاه عشق، قانون جاذبه تقصیری
ندارد.»
«خداوند برای اداره جهان تاس نمی ریزد.»
«ثابت
کیهانی بزرگترین اشتباه من بود.»
«هرکس می تواند هر چیزی را بزرگتر،
پیچیده تر و خشن تر کند. برای حرکت در عکس کمی نبوغ نیاز است.»
«به
کسی که حقیقت را در امور جزئی جدی نگیرد، نمی توان در امور بزرگ اعتماد
کرد.»
«توجه به انسان و سرنوشتش همواره باید انگیزه اصلی در تلاش
های فنی باشد. هیچ گاه این را در رسم نمودارها و حل معادله ها فراموش
نکنید.»
«اگر A معادله موفقیت باشد، آنگاه معادله آن چنین می شود:
A=X+Y+Z که در آن X کار ، Y بازی و Z بسته نگاه داشتن دهان است.»
«اگر
می دانستیم که چکار می کنیم که به آن تحقیق نمی گفتیم.»«روشنفکران مشکلات را حل می
کنند ولی نوابغ از برزو آن جلوگیری می کنند.»«به کاشتن بذر
ادامه دهید، چون هیچگاه نمی دانید کدام یک رشد خواهد کرد .(شاید همه آنها)»
«منطق شما را از A به B می برد، ولی تخیل شما
را به همه جا می برد.»«مردم {عام مردم} عاشق شکستن
چوب هستند. زیرا این کاریست که نتیجه اش بلافاصله معلوم می شود.»
«غیر
قابل درک ترین چیز در دنیا این است که{دنیا} قابل درک است.»
«همه
دانش چیزی بیش از پالایش افکار روزمره نیست.»
«تنها دلیل وجود زمان آن
است که همه چیز با هم اتفاق نیفتد.»«زندگی مثل دوچرخه
سواریست. برای حفظ تعادل باید حرکت کرد.»
«عاشق سفرم، ولی از رسیدن
متنفرم.»
«بدترین چیز جوانی این است که من دیگر به آن تعلق ندارم!»
«از
وقتی که ریاضیدانان از سرو کول «نظریه نسبیت» بالارفتهاند، دیگر خودم هم
از آن سر در نمیآورم.»
«به آینده نمیاندیشم چون به زودی فرا
خواهد رسید.»
«بهسختی می توان در بین مغزهای متفکر جهان کسی را
یافت که دارای یکنوع احساس مذهبی مخصوص بهخود نباشد، این مذهب با مذهب یک
شخص عادی فرق دارد.»
«خدا، شیر یا خط؟ نمیکند»
«خداوند
زیرک است اما بدخواه نیست.»
«دوچیز بیپایان است: اول «کهکشان»، دوم
«حماقت بشر»، در مورد اول زیاد مطمئن نیستم.»
«من نمیدانم انسانها
با چه اسلحهای در جنگ جهانی سوم با یکدیگر خواهند جنگید، اما در جنگ
جهانی چهارم، سلاح آنها سنگ و چوب و چماق خواهد بود.»
«نگران
مشکلاتی که در ریاضی دارید نباشید. به شما اطمینان میدهم که مشکلات من در
این زمینه عظیمتر است.»
«همزمان با گسترش دایرهٔ دانش ما،
تاریکیای که این دایره را احاطه میکند نیز گسترده میشود.»
«یک
فرد باهوش یک مسئله را حل میکند اما یک فرد خردمند از رودررو شدن با آن
دوری میکند.»
«اگه نمرهٔ تستت تک شد ناراحت نشو!»
«در
دنیایی که دیوارها و دروازهها وجود ندارند چه احتیاجی به پنجره و نرده
است؟»
تا وقتی که در فیزیک اثبات های ریاضی وجود دارد نیازی به
آزمایش نداریم.
از گذشته عبرت بگیر،برای حال زندگی کن و به آینده
امید داشته باش.